مذاکرات صلح افغانستان در دوحه قطر به بنبست خورده است. یک ماه و یک روز از شروع گفتوگوهای بینالافغانی صلح میگذرد اما مذاکرهکنندگان طالبان و دولت بر سر نقطهای گیر کردهاند: مبنای مذاکرات صلح. تلاشهای زلمی خلیلزاد فرستاده ویژه آمریکا برای آشتی افغانستان و دیپلماتهای قطری که حقوق و هزینه اقامت طالبان را هفت سال است میپردازند، نیز نتیجهای به دنبال نداشته است.
سوال بنیادی این است که مذاکرات صلح افغانستان بر چه مبنایی صورت میگیرد؟
منطق طالبان این است که این مذاکرات در پی توافقنامه صلح طالبان با آمریکا که در ماه فوریه حاصل شد رقم میخورد و گفتوگوهای بینالافغانی فصل دوم مذاکراتی باشد که حدود دو سال پیش آغاز شد و به پیمان دوحه انجامید.
اما سوی دیگر، منطق نمایندگان جمهوری اسلامی افغانستان این است که مبنای مذاکرات صلح چیزی نباید جز قرآن مجید باشد؛ چرا که هر دو طرف مسلمان و افغاناند.
منابع آگاه از جریان مذاکرات صلح در دوحه به ایندیپندنت فارسی گفتهاند که استدلال طرف افغانستان، مذاکرهکنندگان طالبان را در موضع ضعف قرار داده است.
به گفته منابع ما «تیم مذاکراتی طالبان در مقابل دولت بینهایت ضعیف است. در تمام نشستها تاکنون طالبان صرفا با خشونت برخورد میکنند و از منطق کمک نمیگیرند. تیم مذاکراتی دولت با مطرح کردن قرآن و سنت به عنوان مبنای مذاکرات، طالبان را به چالش کشیدهاند. طالبان پافشاری بر معاهدهشان با آمریکا را به عنوان مبنای مذاکرات معرفی میکنند. این شگرد هیات مذاکراتی دولت طالبان را (نگران) کرده است.»
براساس این گزارش: «در صورتی که جنگجویان طالبان در داخل افغانستان و در پاکستان از این که طالبان قرآن و سنت را به مثابه مبنای مذاکرات قبول ندارند و ترجیح میدهند که مبنای مذاکرات سند همکاری با آمریکا باشد، آگاه شوند، مشروعیت نیمبند دفتر قطر در بین جنگجویان طالبان صدمه جدی خواهد دید.»
پیکار خونین نوزدهساله طالبان علیه نظام مورد حمایت جامعه جهانی در افغانستان، «بازگشت به اسلام خالص و خروج نیروهای خارجی» بوده است. جنبش طالبان پیشتر هم با نام اسلام ظهور کرده بود. اما اکنون دنیای سیاست آنها را بر سر دوراهی قرار داده است.
در تیم مذاکرهکننده دولت افغانستان دست کم سه روحانی و فیلسوف برجسته عضوند که در کنار فقه و جهانبینی اسلامی، به دنیای علم و فناوری نیز مسلطند.
ترکیب مذاکرهکنندگان دولت افغانستان هرچند از گروهها، اقوام، مذاهب و چهرههای گوناگون سیاسی شکل گرفته است، اما تاکنون توانستهاند وحدت نظر و یکپارچگی خود را در میانه بحثهای جنجالبرانگیز مانند رسمیت مذهب یا بنیاد مذاکرات به خوبی حفظ کنند. آنها با شعار الصلح خیر، آتشبس و خاموشی تفنگها به مذاکرات بینالافغانی رفتهاند.
از سوی دیگر، براساس سندی که در اختیار ایندیپندنت فارسی قرار گرفته است، اختلافات در رهبری طالبان بالا گرفته است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
گزارش محرمانه موسسه مطالعات امنیتی میافزاید: «اختلافات در دفتر قطر بینهایت زیاد شده است. این اختلافات در آغاز بین ملابرادر و شیر محمد عباس استانکزی بود. اما اکنون دفتر قطر و هیات مذاکراتی طالبان به سه دسته تقسیم شدهاند. دسته اول را ملا برادر رهبری میکند و اشخاصی مانند ملا خیرالله خیرخواه و ملافاضل مظلوم به وی نزدیکند. دسته دوم در هماهنگی با عباس استانکزی قرار دارند. شیخ عبدالحکیم مسؤول هیات مذاکرهکننده طالبان و ملامنان عمری، برادر ملا عمر نیز از استانکزی حمایت میکنند. استانکزی میکوشد روند صلح ناکام شود و محل گفتوگوها از قطر به کشور عربی دیگر، احتمالا امارات متحده عربی انتقال داده شود.»
این گزارش با ناظرانی که روند صلح دوحه را از نزدیک دنبال میکنند در میان گذاشته شد. به گفته دو ناظر این اختلافات از ابتدا شروع مذاکرات و حضور ملابرادر در دوحه وجود داشت و اکنون جدیتر هم شده است.
براساس این گزارش دو طرف برادر و استانکزی همدیگر را به فساد اداری و سوءاستفاده مالی متهم میکنند و میکوشند همدیگر را منزوی کنند. در درون طالبان نیز ملابرادر و شیخ حکیم میکوشند چهره اصلی مذاکرات صلح باشند و یکدیگر را به کندی مذاکرات متهم میکنند.
دسته سوم نیز از شمار کسانیاند که از عضویت دفتر قطر برکنار شدهاند اما حاضر به بازگشت به پاکستان نیستند.
طالبان اما با رد اختلافات بارها گفتهاند که آنها از رهبری واحد پیروی میکنند اما درباره تاخیر در مذاکرات صلح توضیحی ندادهاند.
در دو روز گذشته گروههای تماس نمایندگان دولت و طالبان دیدارهایی داشتهاند و ابراز امیدواری کردهاند که مذاکرات صلح تا رسیدن به گام بعدی ادامه خواهد یافت.